سفارش تبلیغ
صبا ویژن

و خدایی که در این نزدیکی است

اول درس شنبه 87/2/7 ساعت 2:52 عصر

آقا جان گفته بود:((دیگر حق نداری بروی راه پیمایی))

احسان می گوید آقای عظیمی آمده در خانه و بهش گفته که صبح ها مدرسه را تعطیل می کنیم و از در پشتی می رویم راهپیمایی.

آقا جان می گوید:((تو اول از همه باید درست را بخوانی،بعد هم شلوغی و این کارها چه ربطی به بچه ها دارد؟))این ها را می گوید و اصلا منتظر جواب نمی ماند.اصلا هم حوصله بحث کردن ندارد.

می دانم آقای عظیمی تهدیدش کرده که کارش را ازش می گیرند،اما به روی خودم نمی آورم.

تازه،حضرت آیت ا... خودش گفته:الان اول مبارزه،بعد درس.

حاج آقا حسینی هم همین حرف را زد.بعدش هم گفت:البته درس هم نباید فراموش بشود.

ولی مگر می شود هم درس خواند و هم رفت شلوغی؟

اما آقاجان برای هیچ کدام از این ها عصبانی نیست.حتی وقتی عکس آیت ا... را آوردم خانه هم خیلی عصبانی نشد.

ولی دیدم یواشکی با احسان حرف می زد.

احسان می گوید:امروز آقاجان مرا در راهپیمایی دیده.خوب حق هم داشته بترسد.آخر این شعار جدید واقعا هم ترسناک است.ولی خوبیش این است که خودمان ساختیم.من و علی و مجید.

امروز هم که برای اولین بار با صدای بلند گفتم ترسیدم.آخر ازحاج آقا حسینی اجازه نگرفته بودم.قرارمان هم همین بود.

اما وقتی که مردم تکرار کردند کیف کردم.حال خوبی داشت.مو به تن هر سه تامان سیخ شده بود.

مرد ها بلند می گفتند:صد من اسهال خونی.....و بعد هم زن ها می گفتند:به روح کازرونی.

و سرباز های ارتش بیچاره ها ماتشان برده بود.تازه دو سه روز بود که کازرونی کشته شده بود و سه تایی قرار گذاشته بودیم که هر وقت مرد این شعار را بدهیم.وگر نه اگر زنده بود.....

آقاجان یکهو عصبانی می شود و می گوید:((اصلا اگر این دفعه توی راهپیمایی ببینمت جلو چشم همه کتکت می زنم))

بلافاصله هم احسان می گوید:نه آقاجان.امروز یکنفر همین کار را کرد.بعد همه فکر کردند ساواکی است و کتک مفصلی بهش زدند.

بعد هم چشمکی به من می زند و دوتایی زیرزیرکی می خندیم.


نوشته شده توسط: موحد


ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

55 کلمه!!!
[عناوین آرشیوشده]

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 



:: کل بازدیدها ::
4581


:: بازدیدهای امروز ::
2


:: بازدیدهای دیروز ::
0



:: درباره من ::

و خدایی که در این نزدیکی است

:: لینک به وبلاگ ::

و خدایی که در این نزدیکی است


:: آرشیو ::

بهار 1387


:: خبرنامه ::